فرار از صحنه تصادف رانندگی چه مجازاتی خواهد داشت؟

زمانی‌که یک تصادف غیر عمد رخ می‌دهد و راننده باعث کشته شدن شخصی می‌شود، در این مواقع اگر راننده تصادف، صحنه را ترک ‌کند، به عمل این راننده قتل شبه عمد می‌گویند. در اینجا سوال این است که قانون‌گذار چه مجازاتی برای این فرد در نظر گرفته است.
مجازات راننده فراری

بعضی از رانندگان پس از تصادف به محض آن که می‌فهمند مقصر هستند فرار را بر قرار ترجیح می ‌دهند و از صحنه می‌گریزند. علت فرار از صحنه تصادف می‌تواند ترس و اضطراب یا فرار از عاقبت امر باشد. همراه ما باشید تا در این نوشتار از مجله دلتا به مجازات راننده فراری بپردازیم.

فرار از صحنه تصادف رانندگی چه مجازاتی خواهد داشت؟

طبق قانون تصادفات اگر بعد از وقوع تصادف، مجروح به کمک فوری نیاز داشته باشد و راننده با وجود اینکه می‌تواند به مصدوم کمک کند ولی از این کار خودداری کرده یا برای ندادن جریمه و فرار از تعقیب محل را ترک کند، برای هر کدام از این موارد به بیش از دو سوم حداکثر مجازات محکوم خواهد شد. دادگاه نمی‌تواند برای شخص محکوم تخفیفی قائل شود.

به‌جز مجازات راننده فراری در تصادفات، در بعضی مواقع به دلایل دیگری راننده مجرم شناخته می‌شود که به دو تا شش ماه حبس و پرداخت دیه محکوم می‌شود.

بی‌‎احتیاطی یا عدم رعایت مقررات، عدم‎ مهارت راننده که منجر به ایجاد صدمه بدنی به دیگری یا نقص و ضعف دائم یکی از اعضای بدن یا از بین رفتن قسمتی از عضو مصدوم شود، یا برخی از آسیب‌های دیگر از جمله وضع حمل زن قبل از موعد طبیعی را باعث شود مرتکب به حبس از دو ماه تا شش ماه و پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه مصدوم خواهد شد.

مجازات راننده

اگر مقصر تصادف از صحنه فرار کرد چه کنیم؟

ممکن است برای شما یا هر کسی پیش آمده باشد که در تصادف طرف مقابل که مقصر است فرار کرده باشد.

حال سوال این است که در این مواقع چه باید کرد و چگونه باید خسارت را دریافت کرد؟

اگر خودرو مقصر فرار کرده باشد و شما مشخصات آن خودرو را ثبت و ضبط کرده‌‌اید، باید برای شکایت از طرف و دریافت دیه تصادف راننده فراری مراحل زیر را به ترتیب طی کنید:

  • باید مشخصات وسیله نقلیه مقصر را بردارید.
  • باید در اولین فرصت با پلیس 110 تماس گرفت و اعلام کرد که خودرو مقصر فرار کرده است.
  • بعد از آن باید یک صورت‌جلسه از حادثه با شهادت افرادی که در صحنه تصادف حاضر بوده‌اند تهیه کرد.
  • اگر تصادف منجر به جرح شود در آن صورت گزارش مأمورین اورژانس 115 الزامی است.
  • بعد از آن باید گزارش دریافتی را به هیأت حل اختلاف تسلیم کرد.
  • پس از آن هیات حل اختلاف پرونده فوق را به دست کارشناسان رسمی دادگستری در رشته تصادفات سپرد.

اگر به هر دلیلی نتوانستید مشخصات خودروی مقصر را ثبت کنید، می‌توانید به صندوقی به نام “صندوق تامین خسارت‌های بدنی” مراجعه کنید و خسارات بدنی که به خودتان وارد شده را مطالبه کنید.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی نحوه شکایت از پلاک خودرو مزاحم مطالعه کنید.


مجازات فحاشی به همسر

به‌کار بردن الفاظ رکیک و زشت نسبت به اشخاص دیگر، از جمله همسر، فحاشی و از مصادیق توهین است.
مجازات فحاشی به همسر

توهین و فحاشی با هر درجه از شدت، عملی مجرمانه محسوب می‌شود و شخص باید مورد مجازات قرار بگیرد. سبک یا سنگین بودن این عمل، توسط قاضی تعیین می‌شود و پس از بررسی‌ها، از جمله سوابق فرد مجرم، در نهایت مجازات فحاشی تعیین می‌شود. در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع مجازات فحاشی به همسر می‌پردازیم.

مجازات فحاشی به همسر

به دلیل اینکه این نوع فحاشی‌ها بیشتر در محیط خانوادگی رخ می‌دهد، اثبات آن کار دشواری خواهد بود.

اما اگر قاضی در کار خود خبره باشد، متوجه راستگویی و دروغگویی فرد خواهد شد. برخی از افراد به دلیل اینکه به‌طور مداوم تحت فحاشی همسر قرار گرفته‌‌اند، از لحاظ روانی با مشکلاتی روبرو شده‌‌اند، که با برخی از نشانه‌ها، قاضی می‌تواند حکم دقیقی را اعلام کند.

برای اثبات عمل فحاشی به همسر، فردی که مورد توهین و فحاشی قرار گرفته است، می‌تواند از دستگاه شنود استفاده کند.

 قبل از استفاده از دستگاه شنود باید به‌طور کتبی از دادگاه مجوز لازم را دریافت کند.

با توجه به نوع فحاشی که به همسر صورت می‌گیرد، با توجه به معنای آن، قاضی نوع الفاظ را سنگین یا سبک تشخیص می‌دهد.

که اگر نوع شدید و سنگین تایید شود، همسر مرتکب قذف شده است و مجازات می‌شود.

همچنین اگر به همسر عمل زنا را نسبت دهد، با توجه به آگاهی از معنای کلمه، به 80 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

 اگر الفاظ به کار رفته شدت کم و در حد ساده باشد، به عنوان هتک حرمت شناخته می‌شود و مجازاتی برابر 74 ضربه شلاق و جزای نقدی در نظر گرفته می‌شود.

مجازات فحاشی

شرع برای هتک حرمت میزانی را در نظر نگرفته است. البته این مجازات برای همسر می‌تواند متفاوت باشد، اگر برای بار اول به این عمل مجرمانه اقدام کرده است، با پرداخت جریمه اندک و تعهد موضوع مختومه می‌شود.

 اگر همسر سابقه کیفری در این زمینه داشته باشد دادگاه می‌تواند حداکثر مجازات فحاشی برابر با 75 ضربه شلاق یا پرداخت جزای نقدی را تعیین کند. که البته مجازات با توجه به نوع الفاظی که به همسر بیان می‌شود، می‌تواند متفاوت باشد.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر چگونه همسر خود را بدون مهریه طلاق دهیم؟ مطالعه کنید.


طلاهای مادر چگونه به ارث میرسد؟

مرگ پایان سرنوشت تمام انسان‌هاست و در آخر تمام افراد به این مرحله خواهند رسید. مرگ به دلیل اینکه یک واقعه حقوقی است، قانون برای آن آثار و تبعاتی را مشخص کرده است. یکی از آن‌ها ارث و تقسیم ماترک بجا مانده از متوفی است.
تقسیم ارث طلای مادر

پس از فوت پدر خانواده به فرزندان ارث تعلق می‌گیرد و باید بین آن‌ها تقسیم شود. پس از فوت مادر نیز در صورت وجود اموال، این دارایی‌ها بین فرزندان تقسیم می‌شود. در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع تقسیم ارث طلای مادر می‌پردازیم.

تقسیم ارث طلای مادر

طلا به خاطر زینت بودن معمولا از متوفای زن بر جا می‌ماند و آن‌چه عرف در بین مردم در مورد این طلاها به غلط رواج دارد این است که این طلاها سهم دختران متوفی خواهد بود و پسران و دیگر وراث سهمی از آن نخواهند برد.

اما طبق قانون وراثت طلا نیز جزو اموالی است که باید در آن تقسیم به‌صورت قانونی و بر اساس طبقات ارث انجام گیرد.

در واقع طلا خصوصیتی نسبت به سایر اموال ماترک نداشته و مانند سایر اموال مورد تقسیم قرار می‌گیرد.

طلای مربوط به متوفی مانند دیگر اموال وی اگر فقط یک وارث وجود داشته باشد به همان وارث خواهد رسید. اما اگر افراد طبقات تقسیم‌بندی سه گانه وراث در قید حیات باشند به نسبت سهمشان بین آن‌ها تقسیم می‌گردد.

در صورتی‌که طبقه اول وجود داشته باشند ارث به سایر طبقات نخواهد رسید. هم‌چنین اگر در هر طبقه‌ای درجه اول وجود داشته باشد، درجه دوم ارث نخواهد برد.

اگر زنی همسر داشته باشد و فوت کند، همسر او با وجود اینکه جزو خویشاوندان سببی است قطعا در کنار سایر طبقات از طلاهای متوفی ارث خواهد برد.

 تقسیم ارث طلا

وصیت مادر در خصوص طلاها

قانون به افراد این اجازه را داده است که آن‌چه را در تملک دارند به هر گونه که بخواهند به دیگری واگذار کنند. این کار باید به‌صورت قانونی و غیر قابل انکار باشد تا مورد اعتراض دیگران قرار نگیرد.

بنابراین اگر مادری وصیت به ارث رسیدن طلای خود به نفع دختران خود را داشته باشد باید این وصیت به گونه‌ای باشد که غیر قابل انکار بوده باشد.

اگر مادر در مورد طلای خود وصیت به نفع دختران خود کرده باشد این وصیت فقط در مورد یک سوم طلا مورد قبول و در صورت عدم تایید و تنفیذ تمام ورثه مابقی آن بین وراث متوفی تقسیم خواهد گردید.

لازم به ذکر است در صورتی‌که کسی در مورد طلای متوفی ادعای یک وصیت به نفع خود داشته باشد باید این وصیت را با سند معتبر یا شهادت شهود معتبر به اثبات برساند تا مورد تایید قانونی قرار گیرد.

در غیر این‌صورت و در فرض تصاحب طلا بدون مجوز قانونی وراث دیگر می‌توانند از تصاحب‌کننده در محاکم کیفری طرح شکایت و تقاضای تعقیب کیفری و مجازات وی را نمایند.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب در این شرایط حضانت فرزند فقط با مادر است را مطالعه کنید.


برای آپارتمان خالی باید شارژ پرداخت کرد؟

امروزه با گسترش زندگی شهری و افزایش جمعیت، آپارتمان‌نشینی به‌صورت یک موضوع رایج در آمده و کمتر کسی است که در خانه‌های آپارتمانی زندگی نکند. زندگی کردن در آپارتمان‌ها به دلیل وجود چند خانواده و مالک، نیازمند این است که همه افراد قوانین و مقررات ساختمان را رعایت کنند.
پرداخت شارژ آپارتمان خالی

زندگی در آپارتمان، با توجه به تراکم جمعیتی، حقوق و تکالیفی را ایجاد می‌کند یکی از این حقوق و تکالیف شارژ ساختمان است که به صورت ماهانه باید پرداخت شود؛ در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی پرداخت شارژ آپارتمان خالی می‌پردازیم.

شارژ ساختمان چیست؟

مجموع هزینه‌هایی که برای قسمت‌های مشترک ساختمان و برای همه باید صرف شود را اصطلاحا شارژ ساختمان می‌گویند؛ مانند هزینه‌های سرویس آسانسور، هزینه نظافت، روشنایی راهروها و …

آشنایی با چند اصطلاح آپارتمانی

  • قسمت‌های مشترک: طبق تعریف قانون تملک آپارتمان‌ها، قسمت‌های مشترک قسمت‌هایی هستند که حق استفاده از آن‌ها مخصوص استفاده یک یا چند واحد نبوده و به کلیه مالکین ساختمان تعلق دارد مانند آسانسور و راهروها.
  • قسمت‌های اختصاصی: قسمت‌های اختصاصی قسمت‌هایی هستند که صرفا مخصوص استفاده یک یا چند واحد بوده و دیگران حق استفاده از آن قسمت آپارتمان را ندارند. مانند واحد اختصاصی یک مالک یا نورگیری که فقط یک یا چند مالک حق استفاده از آن را دارند.

وظیفه تعیین میزان شارژ هر واحد به عهده کیست؟

بنا به تبصره یک ماده چهار قانون تملک آپارتمان‌ها وظیفه تعیین و محاسبه میزان پرداختی شارژ ساختمان به عهده مدیران آپارتمان است.

آیا واحدهای خالی موظف به پرداخت شارژ هستند؟

با توجه به اطلاق و کلی بودن ماده چهار قانون تملک آپارتمان‌ها، در خصوص شارژ آپارتمان خالی می‌توان چنین گفت که تمامی مالکین واحدها چه ساکن باشند چه نباشند مکلف به پرداخت شارژ هستند.

ماده 4 قانون تملک آپارتمان‌ها، حقوق و تعهدات و هم‌چنین سهم هر یک از مالکان قسمت‌های اختصاصی از مخارج قسمت‌های مشترک متناسب است با نسبت مساحت قسمت اختصاصی به مجموع مساحت قسمت‌های اختصاصی تمام ساختمان به جز هزینه‌هایی که به دلیل عدم ارتباط با مساحت زیربنا به نحو مساوی تقسیم‌ خواهد شد یا اینکه مالکان ترتیب دیگری را برای تقسیم حقوق و تعهدات و مخارج پیش‌بینی کرده باشند.

پرداخت هزینه‌های مشترک اعم از اینکه ملک مورد استفاده قرار گیرد یا نگیرد الزامی است.

پرداخت شارژ آپارتمان

آیا مستاجر مسئول پرداخت شارژ است؟

قانون تملک آپارتمان‌ها، درمورد مستاجر صحبتی به میان نیاورده و صرفا تکلیف شارژ آپارتمان را به عهده مالکین گذاشته است.

با توجه به قانون تملک آپارتمان‌ها مسئول اولیه پرداخت شارژ ساختمان بر عهده مالک است نه مستاجر.

پس در صورتی‌که قرارداد اجاره بین مالک و مستاجر در خصوص هزینه‌های شارژ ساختمان سکوت کرده باشند مستاجر تکلیفی برای پرداخت شارژ نخواهد داشت. مگر اینکه عرف منطقه به گونه‌ای باشد که مستاجر را مسئول پرداخت هزینه‌های شارژ بداند.

از آن‌جایی‌ که مدیران ساختمان دخالتی در قرارداد اجاره بین مالک و موجر ندارند، در هر صورت (چه در قرارداد اجاره مسئولیت پرداخت شارژ به عهده مستاجر گذاشته شده باشد چه نشده باشد) نمی‌توانند شارژ را از مستاجر طلب کنند.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب بدون درنظر گرفتن این نکات،‌ هرگز خانه‌ای را اجاره نکنید را مطالعه کنید.


شرایط حقوق بازنشستگان پس از فوت

چند سالی است که شایعاتی در مورد کاهش حقوق بازماندگان دختر بازنشستگان شنیده می‌شود؛ به‌ویژه اینکه گفته می‌شود دخترانی که پدران خود را از دست داده‌اند، به‌صورت صوری از همسران خود طلاق می‌گیرند تا بتوانند از حقوق به ارث مانده پدر، استفاده کنند.
شرایط حقوق بازنشستگان

مستمری و هر آن‌چه به آن تعلق می‌گیرد، از طریق تامین اجتماعی به بازماندگان بازنشستگان منتقل و تا زمانی که شروط حفظ آن در یک خانواده وجود داشته باشد، نظام تامین اجتماعی آن را تضمین می‌کند. در این نوشتار از مجله دلتا قصد داریم به موضوع شرایط حقوق بازنشستگان می‌پردازیم.

قانون حمایت از خانواده و سهم وراث

در این زمینه «قانون حمایت خانواده» مواردی را برای حمایت از «زوجه دائم متوفی»، فرزندان دختر و پسر و سایر وراث قانونی تعیین کرده است.

اگر همسر دائم یک زن فوت کند و وی مجدد ازدواج کند و همسر دوم هم فوت کند، این زن می‌تواند مستمری هر کدام از این همسران را که بیشتر بود برای ادامه دریافت آن درخواست کند. در نتیجه نمی‌تواند بیشتر از یک مستمری دریافت کند.

در همین حال اگر بازنشسته‌ای فوت کند و چند همسر داشته باشد، حقوق و مستمری وی به تساوی میان آن‌ها تقسیم می‌شود.

قانونگذار همچنین قید کرده که اگر زنی خود حقوق بگیر یکی از صندوق‌های بازنشستگی باشد، می‌تواند حقوق یا مستمری همسرش را هم دریافت کند. البته مشروط به این است که این دو حقوق یا مستمری از دو صندوق بازنشستگی متفاوت پرداخت شود.

فرزندان دختر در صورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزندان پسر تا سن 20 سالگی و بعد از آن در صورتی‌که معلول از کارافتاده نیازمند باشند یا به تحصیلات دانشگاهی مشغول باشند، حسب مورد از کمک هزینه اولاد، بیمه و مستمری بازماندگان یا حقوق وظیفه والدین خود برخوردار می‌شوند.

شرایط حاکم بر قانون تامین اجتماعی

در این مورد و به‌طور خاص در سازمان تامین اجتماعی، فرزندان دختر مجرد که اشتغال ندارند یا طبق نظر کمیسیون‌های بدوی و تجدیدنظر پزشکی (ماده 91 قانون تامین اجتماعی) از کارافتاده محسوب می‌شوند و زنان مطلقه یا زنانی که همسر بازنشسته خود را از دست داده‌اند و همسر جدید اختیار نکرده‌اند، می‌توانند به عنوان وارث از مستمری بازنشستگی پدر یا همسر خود استفاده کنند.

در همین حال نوادگان دختری هم امکان به ارث بردن مستمری پدربزرگ تحت پوشش تامین اجتماعی خود را دارند.

سهم همسر و دختر واجد شرایط

اگر متوفی یک همسر و یک فرزند دختر واجد شرایط داشته باشد، میزان سهم آن‌ها به 75 درصد کل مستمری می‌رسد.

اما قانوگذار آن را با رعایت نسبتی از سهم هر یک از این دو به 100 درصد کل مستمری می‌رساند.

با این همه سازمان تامین اجتماعی در بخشنامه‌های 35 و 37 مستمری‌ها این 75 درصد را به 100 درصد تعمیم نداده بود؛ در نتیجه حقوق فرزند دختر یا پسر به یک چهارم حقوق پدرش کاهش می‌یافت و سهم همسر هم به سه چهارم می‌رسید.
اگر متوفی یک همسر و یک فرزند دختر واجد شرایط داشته باشد، میزان سهم آن‌ها به 75 درصد کل مستمری می‌رسد.

اما قانوگذار آن را با رعایت نسبتی از سهم هر یک از این دو به 100 درصد کل مستمری می‌رساند.

با این همه سازمان تامین اجتماعی در بخشنامه‌های 35 و 37 مستمری‌ها این 75 درصد را به 100 درصد تعمیم نداده بود؛ در نتیجه حقوق فرزند دختر یا پسر به یک چهارم حقوق پدرش کاهش می‌یافت و سهم همسر هم به سه چهارم می‌رسید.

در نهایت با شکایت بازنشستگان به دیوان عدالت اداری این بخش از مثال دوم بخشنامه‌های 35 و 37 که کاهنده حقوق وراث بود، ابطال شد.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب بدون درنظر گرفتن این نکات،‌ هرگز خانه‌ای را اجاره نکنید را مطالعه کنید.